موتورسواری یکی از خطرناکترین سرگرمیهای دنیای امروزی است. طبق یک آمار تهیه شده در سال 2005 از هر 10000 موتورسیکلتِ اسپرتِ ثبت شده در آمریکا، 22 مورد از آنها راکبان خود را به کام مرگ کشیدهاند که اکثر آنان را جوانانی تشکیل میدهند که در پروسهٔ یادگیری هستند. از آنجایی که الگوی پیروی شده توسط بسیاری از این افراد یکسان است و همچنین بسیاری از تصادفات آنها در چند قالب متداول دستهبندی میشوند، میتوان با افزایش آگاهیِ این بخش از جوانان احتمال بروز حوادث ناگوار برای آنها را کاهش داد. در ایران سالانه 5000 موتورسوار جان خود را از دست میدهند. از آنجا که در این کشور منبع خاصی برای افزایش دانش موتورسواری امن وجود ندارد در سایت پدال بر آن شدیم که در یک مطلب 10 قسمتی، شایعترین حوادثی که گریبانگیر موتورسواران میشوند را مورد تحلیل قرار داده و گامی در جهت حفظ جوانان این مرز و بوم پیموده باشیم.
اگر اولین بار است که با این مجموعه آشنا شدهاید اکیداً توصیه میشود مطالعه آن را از بخش اول آغاز کنید.
در این قسمت به بررسی سومین مورد از حوادث متداول میپردازیم.
پس از آن که تلاش اولتان برای شکستن رکورد با شکست مواجه شد، در اقدامی نمادین، شانس خود را مجدداً امتحان نموده، و در همان زمانی که مشغول شکستن رکورد سرعت موتور خود هستید ناگهان به خود آمده و مشاهده میکنید که جاده در حال پیچیدن و سرعت شما بسیار زیاد است. از روی ترس، همزمان با اینکه موتور خود را خم کردهاید اندکی هم ترمز چاشنی داستان میکنید و قبل از اینکه بفهمید که چه شده است به زمین خورده و با جهتی تقریباً مایل، به سمت گاردریل حرکت میکنید که در صورت خوششانسی پس از برخورد به پایههای گاردریل، با چند شکستگی شدید قضیه پایان مییابد و یا در صورت بدشانسی، کارتان ممکن است تا قطع عضو هم پیش برود. بدانید که ورود با سرعت زیاد به یک پیچ تند، بدترین اشتباهی است که یک موتورسوار ممکن است مرتکب شود و بسیاری از موتورسواران هیچگاه فرصت عبرت گرفتن از این اشتباه خود را پیدا نمیکنند.
چه کنیم؟ بسیار لازم و حیاتی است که در چنین شرایطی از ته قلب و با خلوص نیتی وصفناپذیر از خدایتان طلب مغفرت و بذل اندکی قدرت ادراکی نمایید تا با استفاده از آن از تکرار این واقعه پیشگیری کنید! پس از حصول اطمینان از صحت درخواست خالصانه، باید هر دو ترمز جلو و عقب را بهطور کامل رها کنید. به احتمال زیاد تواناییهای موتورسیکلتتان خیلی از شما بیشتر. است به کناریترین بخش جاده بروید تا بتوانید مسیر را با حداکثر شعاع پیچش ممکن بپیمایید و موتور را تا جای ممکن بخوابانید و پیچ را رد کنید. در این شرایط حتی اگر بخشی از موتور یا بدنتان هم با زمین برخورد کرد نباید دستپاچه شوید. این را بدانید که هرگونه ترمز گرفتن در این شرایط خطر زمین زدن شما را به همراه دارد و سر پیچ بدترین جای ممکن برای زمین خوردن است مخصوصاً اگر سرعتتان هم زیاد باشد. اگر حس میکنید چسبندگی لاستیک شما با زمین بیشتر از آنی است که مورد استفاده قرار گرفته، بیشترین شانستان در این است که باقی آن را هم صرف مقابله با نیروی گریز از مرکز کنید نه کاهش سرعت.
اگر باقی ماندن درون پیچ بههیچوجه امکانپذیر نیست، در حالت کلی بهتر است شانستان را در یک تصادف بهصورت عمود بر گاردریل امتحان کنید تا اینکه بهصورت مایل با آن برخورد داشته باشید. اگر خبری از گارد ریل نیست پیچ را نادیده گرفته و وارد خاکی شوید حتی اگر درهای کوچک جلویتان باشد در صورت ورود به آن بهصورت عمودی ممکن است بتوانید یک زمین خوردگی کنترل شده داشته باشید. بهطورکلی میتوان گفت که تصادفهای عمودی منجر به شکستگی و تصادفات مایل منجر به بریدگی میشوند.
در صورتی که این اتفاق در یک جادهٔ دو طرفه برایتان رخ داده و در حینی که اتومبیلی از روبرو در حال آمدن است شما به دلیل نیروی گریز از مرکز، در حال خروج از لاین خود و ورود به لاین وی هستید، ترمز گرفتن و بازگشت به لاین خود را فراموش کنید. اگر جاده فاقد درهای عمیق است، پیچ را کاملاً نادیده گرفته موتور را ضمن گرفتن ترمز، در مسیری مستقیم به سمت خارج پیچ برانید. در این شرایط حتی برخورد با کوه و صخره هم از برخورد با خودرویی که از روبرو میآید بهتر است. در صورتی که با درهای مشابه درههای جاده چالوس روبرو هستید بیشترین شانستان در این است که با یک مانور عالی خود را بین دره و خودرویی که از روبرو میآید قرار داده و پس از رفع خطر به لاین خود برگردید. میپرسید سخت نیست؟ چرا، بهشدت سخت است! بنابراین بهتر است خود را در این موقعیت قرار ندهید.
علاوه بر اینها برای افزایش پایداری در پیچها باید لاستیکهای موتورتان را نیز گرم کنید. لاستیکهای تابستانی (و چهار فصل) برای این طراحی شدهاند که حداکثر چسبندگی را بعد از گرم شدن از خود نشان دهند. یک موتورسوار حرفهای از زمان روشن کردن موتور تا زمانی که لاستیکهایش گرم شود، زیاد به موتورسیکلت فشار نیاورده و سر پیچها آن را فقط تا زوایای ملایم خم میکند. سپس با افزایش دمای لاستیک، کمکم سواری اصلی خود را شروع میکند. برای گرم کردن لاستیک کافی است در دقایق اول با عبور از پیچهای متنوع، بخشهای مختلف لاستیک را با زمین تماس دهید.
همواره شاهد صحنههایی هستیم که در آنها هموطنان موتورسوارمان به دلیل بیاحتیاطی حوادثی را رقم میزنند که منجر به تلفات جانی و یا نقص عضو میگردد. طبق آمارهای منتشرشده سالانه 5000 موتورسوار در ایران جان خود را از دست میدهند که یکسوم آنها در بازهٔ سنی 18 تا 24 سال قرار دارند. همچنین علت اصلی مرگ 50 تا 70 درصد از این افراد ضربه به سر است و این یعنی آمار مرگومیر موتورسواران میتوانست با استفاده از کمی پلاستیک و یونولیت (کلاه کاسکت) کاهشی چشمگیر داشته باشد. متأسفانه شاهدیم که موتورسواران با علم به اینکه قرار است موتور خود را بهطور غیرمسئولانه بتازانند باز هم از گذاشتن کلاه کاسکت امتناع میکنند. حال آنکه این کلاه میتواند آنها را از مرگ، ضایعات مغزی و دفرمه شدن چهره که همگی فاجعه محسوب میشوند، حفظ کند. تخمین زده میشود که در 90 درصد این تصادفات موتورسوار مقصر باشد.
این آمارها مخصوص ایران نیست و در کشورهای غربی نیز نتایج مشابهی ثبت شده
است طبق تحقیقی که توسط اداره نظارت بر حمل و نقل امن بزرگراههای آمریکا
(NHTSA) در سال 2013 انجام شده، میزان تلفات موتورسواران به ازای مسافت
پیموده شدهٔ یکسان 26 برابر (!) رانندگان خودروهای سواری
بوده است که بسیاری از آنها را موتورسواران تازهکار و کمتجربه تشکیل
میدهند. اوج فاجعه وقتی آشکار میشود که این نکته را در نظر بگیرید که
تعداد سرنشینان خودروها هنگام تصادف از موتورسیکلتها بیشتر است و این بدان
معنی است که خطر موتورسواری از 26 برابر خودرو سواری هم بهمراتب بیشتر
است. یکی از عوامل میزان بالای این تصادفها در دسترس بودن موتورسیکلتهای
سوپر اسپرت با قیمتهای ناچیز است بهطوری که با مبالغی نزدیک 30 میلیون
تومان میتوان موتورهایی با سرعت بالای 300 کیلومتر بر ساعت و شتاب صفر تا
صد 3 ثانیه تهیه کرد! یکی از نتایج قابل توجه این تحقیق هم این است که کلاه
کاسکت بهطور متوسط احتمال مرگ راکب را نزدیک به 40 درصد کاهش میدهد.
متأسفانه بسیاری از موتورسواران به کلاه کاسکت به دید وسیلهای حیاتی نگاه
نکرده و از نمونههای بسیار بیکیفیت آن استفاده میکنند که نه جنس مناسبی
دارند و نه از تمام صورت محافظت میکنند. در صورت استفاده از کلاههای با
کیفیت امید آن میرود که نرخ کاهش تلفات آن از این هم بیشتر شود. کلاه
کاسکت باید همواره از نوع کامل، با محافظ فک ثابت و جنس مناسب تهیه شود.
در شکل زیر نمونه یک کلاه کاسکت مناسب را میبینید:
این را بدانید که وظیفه سالم به مقصد رسیدن به عهدهٔ شماست زیرا این
موتورسوار است که در هرگونه تصادفی بیشترین خسارت جسمی را دریافت میکند.
بگذارید رازی را با شما در میان بگذارم: جان شما برای هیچ غریبهای بیشتر
از خودتان ارزش ندارد. اگر شما حاضر نباشید برای نجات جان خود نکات ایمنی
را رعایت کنید، از هیچکس انتظار نداشته باشید برای نجات جانتان این کار را
بکند. میخواهیم در سایت پدال به 10 مورد از حوادث متداولی که جان
موتورسواران را میگیرد پرداخته و راه جلوگیری از آنها را در طول روزهای
آتی بررسی کنیم. امید است با رعایت این نکات حوادث کمتری گریبان
موتورسواران آیندهنگر را بگیرد.
در حال شکستن آخرین رکورد ثبتشدهٔ سرعت موتورتان هستید که ناگهان یک عابر پیاده یا یک اتومبیل راه شما را سد میکند، بلافاصله با چنگ و دندان به جان دستهٔ ترمز بینوا افتاده و تا به خود بیایید میبینید که روی زمین افتادهاید، مقداری پوست انداختید و موتورتان هم در حال تمرین اسکی روی آسفالت است. دلیل آن این است که بهمحض لیز خوردن چرخ، نیروی اصطکاک که تا این لحظه وظیفهٔ نگاهداشتن موتور در مسیر حرکت را به عهده داشت از این لحظه به بعد تنها صرف کاهش سرعت موتور شده و دیگر از لغزش چرخ در جهت عمود بر حرکت جلوگیری نخواهد کرد که این دقیقاً همان مکانیسم دستی کشیدن با خودرو است با این تفاوت که دیگر خبری از تعادلِ حاصل از وجودِ چهار چرخ نیست.
راه پیشگیری:
خیابان پیست سرعت نیست و شرایط لازم برای
رانندگی سرعتی را ندارد. حتی اگر فرض کنیم که مهارت فردی در موتورسواری
بسیار زیاد و بیمانند باشد باز هم عملکرد وی به قوانین فیزیک محدود است و
این یعنی در سرعتهای بالا برای جلوگیری از برخورد، نه میتوان مانوری داد و
نه ترمزی گرفت. به همین دلیل کسانی که چنین عاداتی در رانندگی دارند در
حال قمار کردن روی جان خود بوده و دیر یا زود شانسشان تمام میشود. به یاد
داشته باشید اینکه در شرایط عادی تصادفی نداشته باشید وظیفهٔ شماست و هنر
خاصی ندارد. هنر رانندگی در این است که در شرایط غیر ایده آل و زمانی که
شخص دیگری اشتباهی مرتکب شده با پیشبینی و تبحر از بروز حادثه جلوگیری
شود.
هر موتورسواری باید قبل از هر چیز نحوهٔ صحیح ترمز گرفتن را بیاموزد. اگر
هنوز هنر ترمز گرفتن را یاد نگرفتهاید مکان امنی پیدا کرده و با سرعتی
نزدیک 40 کیلومتر بر ساعت ترمز چرخ جلو و عقب را بهطور همزمان بگیرید. از
ترمز آرام شروع کرده و کمکم شدت آن را بیشتر کنید تا جایی که چرخها شروع
به لیز خوردن کنند. از لحظهٔ آغاز قفل شدن چرخ کمتر از یک ثانیه وقت دارید
تا ترمز را رها کنید در غیر این صورت احتمال دارد زمین بخورید. بنابراین
باید آماده باشید تا در صورت لیز خوردن موتور پای خود را روی زمین بگذارید.
از آنجا که سرعتتان پایین است نباید کنترل موتور از دستتان خارج شود. یک
تکنیک کاربردی این است که ابتدا فقط با انگشت سبابه ترمز بگیرید که گشتاورش
محدود است سپس با دو انگشت سمت چپ و پس از آن با سه انگشت تا جایی که
موتور در آستانهٔ لغزش قرار گیرد. پس از آن باید همواره ترمزهای شدید خود
را مانند تمرینهایتان بگیرید بهطوری از 80 تا 90 درصد ظرفیت ترمزتان
استفاده شود و بر غریزهٔ خود که میخواهد ترمزها را تا آخر بگیرد غلبه کنید
زیرا این کار باعث قفل شدن چرخها، لیز خوردن موتور و درنهایت زمین خوردن
راکب میشود که در سرعتهای بالا وضعیت را از آنچه که هست وخیمتر میکند.
اگر بودجهٔ شما محدود نباشد میتوانید موتورسیکلتی برای خود تهیه کنید که
دارای تکنولوژی ترمز ABS باشد و کلک این قضیه را یکبار برای همیشه بکنید.
نکتهای که باید به آن توجه داشته باشید این است که عملکرد ترمز برخی از
موتورها تا حدی قوی است که در هنگام ترمز گیری با آنها باید وزن خود را تا
جای ممکن عقب بیندازید تا از واژگونی و معلق زدن آنها جلوگیری کنید.